پوران‌دخت دختر خسروپرویز، پادشاه ساسانی بود و پس از كودتای برادرش شیرویه در برابر پدر كشتن او به پادشاهی برگزیده شد و بر تخت پادشاهی نشست. پوران دخت در نخستین سخنرانی پادشاهی خود، همگان را به دادگستری و فرمان‌برداری  فرا خواند و خواهان گسترش صلح و توانگری بود. پوران‌دخت صلیب عیسی مسیح را كه خسروپرویز آن را از بیت‌المقدس به غنیمت گرفته بود ( عامل بروز جنگ‌های خونین میان ایران و روم) را به امپراتور روم شرقی بازگرداند و این گونه به جنگ‌های بیست‌ و شش ساله ایران و روم پایان داد و پس از آن صلحی پایدار میان ایران و روم بسته شد.

چنین گفت پس دخت پوران که من

نخواهم پراگندن انجمن

کسی را که درویش باشد ز گنج

توانگر اکنم تا نماند به رنج

مبادا ز گیتی کسی مستمند

که از درد او بر من آید گزند

ز کشور کنم دور بدخواه را

بر آیین شاهان کنم گاه را

پادشاهی پوران دخت شش ماه بیشتر طول نکشید و سپس بیمار شد و در گذشت.

چو شش ماه بگذشت بر کار اوی

ببد ناگهان کژ پرگار اوی

به یک هفته بیمار گشت و بمرد

ابا خویشتن نام نیکی ببرد

چنین است آیین چرخ روان

توانا بهرکار و ما ناتوان