۱۴۰۳: زنان شاهنامه
امرداد: پوراندخت
پوراندخت دختر خسروپرویز، پادشاه ساسانی بود و پس از كودتای برادرش شیرویه در برابر پدر كشتن او به پادشاهی برگزیده شد و بر تخت پادشاهی نشست. پوران دخت در نخستین سخنرانی پادشاهی خود، همگان را به دادگستری و فرمانبرداری فرا خواند و خواهان گسترش صلح و توانگری بود. پوراندخت صلیب عیسی مسیح را كه خسروپرویز آن را از بیتالمقدس به غنیمت گرفته بود ( عامل بروز جنگهای خونین میان ایران و روم) را به امپراتور روم شرقی بازگرداند و این گونه به جنگهای بیست و شش ساله ایران و روم پایان داد و پس از آن صلحی پایدار میان ایران و روم بسته شد.
چنین گفت پس دخت پوران که من
نخواهم پراگندن انجمن
کسی را که درویش باشد ز گنج
توانگر اکنم تا نماند به رنج
مبادا ز گیتی کسی مستمند
که از درد او بر من آید گزند
ز کشور کنم دور بدخواه را
بر آیین شاهان کنم گاه را
پادشاهی پوران دخت شش ماه بیشتر طول نکشید و سپس بیمار شد و در گذشت.
چو شش ماه بگذشت بر کار اوی
ببد ناگهان کژ پرگار اوی
به یک هفته بیمار گشت و بمرد
ابا خویشتن نام نیکی ببرد
چنین است آیین چرخ روان
توانا بهرکار و ما ناتوان